صیانلغتنامه دهخداصیان . (ع مص ) نگاه داشتن چیزی را. (منتهی الارب ). نگه داشتن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (مصادر زوزنی ). || (مص ) بر طرف سم ایستادن اسب از سودگی پای یا بی نعلی . (منتهی الارب ).
صیانلغتنامه دهخداصیان . [ ص َ /ص ُ / صیا ] (ع اِ) صیان الثوب ؛ جامه دان . (منتهی الارب ). || تخته ٔ جامه . (منتهی الارب ) (دهار).
تپۀ شنیsand humpواژههای مصوب فرهنگستانتپهای شنی که در انتهای یک خط فرعی برای متوقف کردن قطار فراری ایجاد میکنند
شنآسsand millواژههای مصوب فرهنگستاندستگاهی استوانهای و قائم، حاوی شن، با میلۀ چرخان و دیسک (disc) که آسمایه در آن میگردد متـ . آسیای شنی
صافی شنیsand filterواژههای مصوب فرهنگستاننوعی صافی متشکل از چند بستر شنی و بهصورت لایهلایه که از آن برای جدا کردن ذرات ریز معلق از آب یا سیال استفاده میکنند
آبسنگ ماسهایsand reefواژههای مصوب فرهنگستانسد یا پشتۀ کوتاهی از ماسه در امتداد کرانۀ دریاچه یا دریا که با جریان آب یا موج شکل میگیرد متـ . سد ماسهای sandbar
شن و ماسهsand and gravelواژههای مصوب فرهنگستانمواد ساختمانیای با اندازۀ درشتتر از سیلت و ریزتر از قلوهسنگ
صیانتلغتنامه دهخداصیانت . [ ن َ ] (ع مص ) صیانة. نگه داشتن . نگهبانی . (غیاث اللغات ). صون . صیانة. حفظ. وقایة. نگاهداری . خویشتن بازداشتن : از صیانت هیچ با فاجر نیامیزی بهم هرکه با فاجر نشیند همچنان فاجر شود. منوچهری .... و صیانت ن
صیانةلغتنامه دهخداصیانة. [ ن َ ] (ع مص )نگه داشتن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). نگاه داشتن چیزی را. (منتهی الارب ). صیانت : ادام اﷲ تأییدهم و صیانة الجمیع. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 212). رجوع به صیانت شود. || برطرف سم ایستادن اسب
صیانتفرهنگ فارسی معین(نَ) [ ع . صیانة ] 1 - (مص م .) حفظ کردن . 2 - خویشتن نگاهداشتن . 3 - (اِمص .) نگه داری .
جامه دانلغتنامه دهخداجامه دان . [ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) صندوق و خانه ای که رخوت پوشیدنی و غیرپوشیدنی در آن بگذارند. (برهان ). اکثر اطلاق آن بر صندوق و امثال آن کنند که از چرم دوزند برای نگه داشتن جامه و گاهی بمعنی جامه خانه نیز آمده . (آنندراج ). جامدان . (ناظم
صیانتلغتنامه دهخداصیانت . [ ن َ ] (ع مص ) صیانة. نگه داشتن . نگهبانی . (غیاث اللغات ). صون . صیانة. حفظ. وقایة. نگاهداری . خویشتن بازداشتن : از صیانت هیچ با فاجر نیامیزی بهم هرکه با فاجر نشیند همچنان فاجر شود. منوچهری .... و صیانت ن
صیانةلغتنامه دهخداصیانة. [ ن َ ] (ع مص )نگه داشتن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). نگاه داشتن چیزی را. (منتهی الارب ). صیانت : ادام اﷲ تأییدهم و صیانة الجمیع. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 212). رجوع به صیانت شود. || برطرف سم ایستادن اسب
حرصیانلغتنامه دهخداحرصیان . [ ح ِ ] (ع اِ) باطن پوست شکم . || باطن پوست پیل . || پوستی سرخ که آنرا بعد برکندن موی خراشند. (منتهی الارب ). ج ، حرصیانات .
حزم عصیانلغتنامه دهخداحزم عصیان . [ ح َ م ُ ] (اِخ ) موضعی است نزدیک حزم النمیرة از بلاد ضباب . (معجم البلدان ).
خصیانلغتنامه دهخداخصیان . [ خ ُ / خ ِ ] (ع اِ) دو خایه . || پوستی که در آن دو خایه جای دارد. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد) (از لسان العرب ).
خصیانلغتنامه دهخداخصیان . [ خ ُ / خ ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ خصی . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (اقرب الموارد).