ترجمه مقاله

صیغه

siqe

۱. نکاح موقت.
۲. (اسم، صفت) [مجاز] زنی که برای مدت محدود و معیّن به عقد ازدواج مرد درآید؛ زن غیر‌دائمی؛ زن موقتی؛ مُتعه.
۳. (اسم) (ادبی) در دستور زبان، هیئت و شکلی که با کم و زیاد کردن حروف یا تغییر حرکات به فعل داده شود: صیغهٴ مفرد، صیغهٴ تثنیه، صیغهٴ جمع.
۴. (اسم) (فقه، حقوق) عبارتی که هنگام معامله و خریدوفروش و عقد نکاح بر زبان جاری می‌کنند و دلیل بر رضای طرفین است.
۵. (اسم) نوع؛ هیئت؛ اصل؛ ریخت؛ شکل.
۶. (اسم) [قدیمی] عنوان.
⟨ صیغه جاری کردن: (فقه، حقوق) صیغه‌ خواندن؛ صیغۀ عقد ازدواج، طلاق، یا معامله را خواندن.

۱. متعه، نکاحموقت
۲. شکل، صورت، فرم، هیئت
۳. خطبه

ترجمه مقاله