addleدیکشنری انگلیسی به فارسیافزودن، ضایع شدن، ضایع کردن، فاسد کردن، گیج کردن، خرفت کردن، عیب دار کردن، ضایع، فاسد، چرکی، گندیده
هدرفرهنگ فارسی عمیدباطل؛ ضایع و بربادرفته.⟨ هدر دادن: (مصدر متعدی) از بین بردن؛ ضایع کردن.⟨ هدر رفتن: (مصدر لازم) از بین رفتن؛ ضایع شدن.