مبرتلغتنامه دهخدامبرت . [ م ِ رَ / م ُ ب َرْ رَ ] (ع اِ) شکر طبرزد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). شکر طبرزد و نبات . (ناظم الاطباء). طبرزد بلغةالیمن . (بحرالجواهر).
موفق الدینلغتنامه دهخداموفق الدین . [ م ُ وَف ْ ف َ قُدْ دی ] (اِخ ) ابن طبرزد. رجوع به ابن طبرزد موفق الدین شود.
عمرلغتنامه دهخداعمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن ابی بکر محمدبن معمر. مشهور به ابن طبرزد. رجوع به ابن طبرزد شود.
عسل الطبرزدلغتنامه دهخداعسل الطبرزد. [ ع َ س َ لُطْ طَ ب َ زَ ] (ع اِ مرکب ) شیره ٔ نبات . عسل طبرزد. رجوع به عسل طبرزد شود.