طوعلغتنامه دهخداطوع . [ طَ ] (ع مص ، اِمص ) فرمان برداری . فرمان برداری کردن . (زوزنی ) (تاج المصادر) (منتهی الارب ). فرمان بردن . (منتخب اللغات ). فرمان کردن . (دهار). منقاد شدن . (منتهی الارب ). اطاعت . فرمانبری . اختیار: بالطوع و الرغبة. مقابل کره . دلخواه : هن
نوترینوی تاؤtau neutrinoواژههای مصوب فرهنگستانذرهای که به همراه تاؤ، نسل سوم لپتونها را تشکیل میدهد و در طبیعت فقط بهصورت چپگرد وجود دارد
بازدهی تا سررسیدyield to maturityواژههای مصوب فرهنگستانمیانگین سالانۀ بازدهی اوراق قرضهای که سرمایهگذار، تا سررسید، آنها را نگه میدارد
پرداخت کرایه تا محلcarriage paid toواژههای مصوب فرهنگستاننوعی قرارداد در تجارت بینالمللی که برطبق آن فروشنده کرایة حمل را تا محل تعیینشده پرداخت میکند اختـ . پک تام CPT
روکشکاری طوقهتاطوقهbead-to-bead retreadingواژههای مصوب فرهنگستانسابزنی کامل رویه و دیواره و قرار دادن رویه و دیوارۀ جدید
طوعةلغتنامه دهخداطوعة. [ طَ ع َ ] (اِخ ) نام زنی که مسلم بن عقیل بخانه ٔ اوپناه برد. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 44 شود.
طوعةلغتنامه دهخداطوعة. [ طُ وَ ع َ ] (ع ص ) مرد فرمانبر هر کس . || (اِمص ) طاعت و بندگی . || (اِ) از اعلام زنان . (منتهی الارب ).
طیعلغتنامه دهخداطیع. [ طَ ] (ع مص ) فرمانبرداری کردن . طوع . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به طوع شود.
مطوعلغتنامه دهخدامطوع . [ م ُ طَوْ وِ ] (ع ص ) آن که به طوع جهاد کند بی آنکه بر وی واجب باشد. ج ، مطوعین . (ناظم الاطباء). و رجوع به مطوعة و مطوعین شود.
طوعةلغتنامه دهخداطوعة. [ طَ ع َ ] (اِخ ) نام زنی که مسلم بن عقیل بخانه ٔ اوپناه برد. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 44 شود.
طوعةلغتنامه دهخداطوعة. [ طُ وَ ع َ ] (ع ص ) مرد فرمانبر هر کس . || (اِمص ) طاعت و بندگی . || (اِ) از اعلام زنان . (منتهی الارب ).
حدیث مقطوعلغتنامه دهخداحدیث مقطوع . [ ح َ ث ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از دوازده قسم حدیث ضعیف . رجوع به حدیث شود.
سطوعلغتنامه دهخداسطوع . [ س ُ ] (ع مص ) بلند شدن . (غیاث ) (آنندراج ). بالا رفتن و منتشر کردن . (اقرب الموارد). برآمدن وبلند گردیدن . (منتهی الارب ). || دمیدن بوی و صبح . (المصادر زوزنی ) (اقرب الموارد). دمیدن بوی .(دهار). || برآمدن برق و نور. (اقرب الموارد). || برخاستن گرد. (المصادر زوزنی ).
متطوعلغتنامه دهخدامتطوع . [ م ُ ت َ طَوْ وِ ] (ع ص ) مطیع و فرمان بردار. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || فدائی و آن که در جنگ خود را فدا می کند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). || کارکننده . (ناظم الاطباء). || نماز نافله گزارنده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). و رجوع به تطوع شود.<br