ترجمه مقاله

طوع

to[w]'

۱. اطاعت کردن؛ فرمان بردن؛ فرمان‌برداری.
۲. (صفت) [مجاز] فرمانبردار؛ مطیع.

۱. اطاعت، پیروی، فرمانبری، فرمانبرداری
۲. رغبت، میل ≠ کره

ترجمه مقاله