طیفگستردهspread-spectrumواژههای مصوب فرهنگستانویژگی نوعی فنّاوری انتقال رادیویی که اطلاعات کاربر را در پهنای باندی بسیار فراختر از پهنای باند لازم میگنجاند
طیفگستردۀ بسامدپرشیfrequency hopping spread spectrum, FHSSواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فنّاوری طیفگسترده که در آن بسامدهای نشانک حامل براساس الگوهای تصادفی تغییر میکند
سامانۀ طیفگستردۀ بسامدترکیبیhybrid spread-spectrum systemواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سامانۀ طیفگسترده که از ترکیب دو یا چند مدولهسازی دنبالهمستقیم و بسامدپرشی و زمانپرشی و بسامد تپ برای اشغال پهنای باند فراخ استفاده میکند
طیفگستردۀ دنبالهمستقیمdirect sequence spread spectrum, DSSSواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فنّاوری طیفگسترده که در آن بسامدهای نشانک حامل براساس الگوهای ازپیشتعیینشده تغییر میکند
طیفسنج جِرمی زمانپروازیtime-of-flight mass spectrometer, TOF 2واژههای مصوب فرهنگستاننوعی طیفسنج جِرمی که در آن یونها برمبنای سرعتهایشان بدون اعمال هرگونه نیروی بیرونی جدا میشوند
ستردهلغتنامه دهخداسترده . [ س ِ /س ُ ت ُ دَ / دِ ] (ن مف ) پاک کرده شده . || حک شده . || برکنده . || تراشیده .(ناظم الاطباء) : پیغمبر (ص ) با همه یاران احرام گرفته بودند و سرها سترده و آن حضرت بر شتر نش
سردرد اندامگانیorganic headacheواژههای مصوب فرهنگستانسردرد ناشی از طیف گستردهای از نارساییهای درونجمجمهای
مرئیvisibleواژههای مصوب فرهنگستانویژگی محدودهای از طیف گستردۀ امواج الکترومغناطیسی که با چشم قابل دیدن است
طعم اکسیدیoxidized flavourواژههای مصوب فرهنگستانگشتهطعم ناشی از اکسایش روغنها که در طیف گستردهای از مواد غذایی ایجاد میشود
طیفگستردۀ بسامدپرشیfrequency hopping spread spectrum, FHSSواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فنّاوری طیفگسترده که در آن بسامدهای نشانک حامل براساس الگوهای تصادفی تغییر میکند