ظاهرادیکشنری فارسی به انگلیسیevidently, nominally, obviously, ostensibly, outwardly, reportedly, reputedly, seem, seemingly, superficially, supposedly
ظاهراًلغتنامه دهخداظاهراً.[ هَِ رَن ْ ] (ع ق ) بر حسب ظاهر. علی الظاهر. چنانکه به نظر می آید. مانا. همانا. پنداری . گوئی . گوئیا. گویا. محتمل است . دزندیس . (برهان قاطع). یحتمل . یمکن .باشد که . شاید. تواند بود. تواند بودن : ظاهراً آن شاخ اصل میوه است باطناً بهر
ظاهراًفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی علیالظاهر، انگار، برحسبظاهر، پنداری، گویی، گویا، گوییا، محتملاً، احتمالاً، لابد، شاید الکی
ظاهراًلغتنامه دهخداظاهراً.[ هَِ رَن ْ ] (ع ق ) بر حسب ظاهر. علی الظاهر. چنانکه به نظر می آید. مانا. همانا. پنداری . گوئی . گوئیا. گویا. محتمل است . دزندیس . (برهان قاطع). یحتمل . یمکن .باشد که . شاید. تواند بود. تواند بودن : ظاهراً آن شاخ اصل میوه است باطناً بهر
ظاهرالعلملغتنامه دهخداظاهرالعلم . [ هَِ رُل ْ ع ِ ] (ع اِ مرکب ) نزد اهل تحقیق ، عبارت است از اعیان ممکنات . (کشاف اصطلاحات الفنون ).
ظاهرالصلاحلغتنامه دهخداظاهرالصلاح . [ هَِ رُص ْ ص َ ] (ع ص مرکب ) که ظاهری بر طبق و ملائم شرع یا اخلاق دارد.
ظاهرالمذهبلغتنامه دهخداظاهرالمذهب . [ هَِ رُل ْ م َ هََ ] (ع اِ مرکب ) ظاهرالروایة. مراد از این دو آن چیزی است که در جامعالکبیر و جامعالصغیر و سیرالکبیر است و مراد از غیر ظاهر المذهب و الروایة، جرمانیات [ کذا و شاید جرجانیات ] و کیسانیات و هارونیات است . کذا فی الجرجانی . (کشاف اصطلاحات الفنون ).<b
ظاهراًلغتنامه دهخداظاهراً.[ هَِ رَن ْ ] (ع ق ) بر حسب ظاهر. علی الظاهر. چنانکه به نظر می آید. مانا. همانا. پنداری . گوئی . گوئیا. گویا. محتمل است . دزندیس . (برهان قاطع). یحتمل . یمکن .باشد که . شاید. تواند بود. تواند بودن : ظاهراً آن شاخ اصل میوه است باطناً بهر
ظاهرالعلملغتنامه دهخداظاهرالعلم . [ هَِ رُل ْ ع ِ ] (ع اِ مرکب ) نزد اهل تحقیق ، عبارت است از اعیان ممکنات . (کشاف اصطلاحات الفنون ).
ظاهرالصلاحلغتنامه دهخداظاهرالصلاح . [ هَِ رُص ْ ص َ ] (ع ص مرکب ) که ظاهری بر طبق و ملائم شرع یا اخلاق دارد.
ظاهرالمذهبلغتنامه دهخداظاهرالمذهب . [ هَِ رُل ْ م َ هََ ] (ع اِ مرکب ) ظاهرالروایة. مراد از این دو آن چیزی است که در جامعالکبیر و جامعالصغیر و سیرالکبیر است و مراد از غیر ظاهر المذهب و الروایة، جرمانیات [ کذا و شاید جرجانیات ] و کیسانیات و هارونیات است . کذا فی الجرجانی . (کشاف اصطلاحات الفنون ).<b