ترجمه مقاله

عاشق

'āšeq

۱. کسی که دیگری را به ‌حد افراط دوست دارد و یا دل‌بستگی به چیزی دارد؛ کسی که عشق می‌ورزد؛ دلداده؛ دلبسته؛ دلباخته؛ شیفته.
۲. (تصوف) سالک یا عارفی که به خدا عشق می‌ورزد.

۱. دلباخته، دلداده، سودازده، شیدا، شیفته، عشیق، مفتون
۲. نوازنده ≠ معشوق

د لباخته، دل داده، شیفته، دلشده، پاکباز، بیدل

ترجمه مقاله