لغتنامه دهخدا
زبنیة. [زِ ی َ ] (ع ص ، اِ) دوزخبان . ج ، زبانیه . یا واحد آن زبان یا زابن است یا زبنی . (منتهی الارب ). واحد زبانیة است که در اصل شرطگان را گویند و برخی از ملائکه رانیز زبانیه نام دادند. زیرا دوزخیان را در آتش می افکنند. (تاج العروس ) (محیط المحیط). اخفش گوید: بمعنی واحد زبا