لغتنامه دهخدا
راه آورد. [ وَ ] (ن نف مرکب ، اِ مرکب ) مخفف راه آورده . ره آورد. راه آور. رهاور. (لغت محلی شوشتر). راهواره . کنایه از سوغات که مسافران بیاورند. (رشیدی ) (از بهار عجم ) (آنندراج ) (از ارمغان آصفی ) (از ناظم الاطباء) (از لغت محلی شوشتر خطی متعلق بکتابخانه ٔ مؤلف ). سوغات و هد