لغتنامه دهخدا
عرصاف . [ ع ِ ] (ع اِ) عرصاف الاًکاف ، چوبی که میان دو «حِنو» مقدم بسته شود. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). عُرصوف . عُصفور. رجوع به عرصوف و عصفور شود. || تازیانه از پی . || پی دراز،یا یک نوک از پی . || تسمه . || میخ رحل که بر سر حِنو پالان زنند، و آن چهارتا باشد،بر سر هر