عصعصةلغتنامه دهخداعصعصة. [ ع َ ع َ ص َ] (ع مص ) رنجوری و دردناکی بن دم . (منتهی الارب ): عصعص العصعوص ؛ عصعوص به درد آمد. (از اقرب الموارد).
حسحسةلغتنامه دهخداحسحسة. [ ح َ ح َ س َ ] (ع مص ) تشکّی . نالیدن . || توجع. || اندوه نمودن . || بخشودن . || انداختن بر آتش تا بپزد. چنانکه گوشت را. (منتهی الارب ). || رفتن تمام مال .
حصحصةلغتنامه دهخداحصحصة. [ ح َ ح َ ص َ ] (ع مص ) پیدا شدن . (دهار). هویدا شدن . ظهور. ظاهر شدن . || هویدا شدن حق . (تاج المصادر بیهقی ). پیدا شدن . (ترجمان عادل بن علی ). پیدا شدن حق از باطل . (منتهی الارب ) : الاَّن حصحص الحق . (قرآن 51/12</s