عمادالدین اتابکیلغتنامه دهخداعمادالدین اتابکی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ اَ ب َ ] (اِخ ) پهلوان بن هزاراسب ، ملقب به عمادالدین . سومین از اتابکان لر بزرگ است . وی پس از پدرش «هزاراسب » در سال 626 هَ . ق . حکومت لرستان را به دست گرفت و تا سال 646</span
عمادالدین اتابکیلغتنامه دهخداعمادالدین اتابکی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ اَ ب َ ] (اِخ ) زنگی بن آقاسنقر حاجب ، ملقب به عمادالدین . سرسلسله ٔ اتابکان موصل و الجزیره و شام . رجوع به عمادالدین زنگی (زنگی بن آق سنقر...) شود.
عمادالدین اتابکیلغتنامه دهخداعمادالدین اتابکی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ اَ ب َ ] (اِخ ) شاهنشاه بن محمدبن زنگی بن مودودبن زنگی بن آق سنقر، ملقب به عمادالدین . سومین تن از اتابکان سنجار. رجوع به عمادالدین زنگی (شاهنشاه بن محمدبن ...) شود.
عمادالدین اتابکیلغتنامه دهخداعمادالدین اتابکی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ اَ ب َ ] (اِخ ) زنگی بن مودودبن زنگی بن آق سنقر، ملقب به عمادالدین و مکنی به ابوالفتح . از اتابکان سنجار. رجوع به عمادالدین زنگی (زنگی بن مودود...) و ابوالفتح (زنگی ...) شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن ابراهیم واسطی حنبلی ، ملقب به عمادالدین . از علمای اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هَ . ق . رجوع به احمد (ابن ابراهیم ...) شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن امیر محمد، ملقب به عمادالدین . پنجمین از آل مظفر. رجوع به عمادالدین مظفری شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) علی بن عبدالملک بن ابی الغنائم بندنیجی ، ملقب به عمادالدین . فقیه و مورخ قرن هفتم هَ . ق . رجوع به علی بندنیجی شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) حسین بن حسون مصری سخاوی ، مکنی به ابوعبداﷲ و ملقب به عمادالدین و مشهور به قوی و سخاوی . رجوع به عمادالدین سخاوی شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) حسین بن محمد فقیه شافعی ، ملقب به عمادالدین . از علمای قرن هشتم هَ . ق . رجوع به حسین (ابن محمد شافعی ) شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) پهلوان بن هزاراسب ، ملقب به عمادالدین . سومین تن از اتابکان لر بزرگ . رجوع به عمادالدین اتابکی (پهلوان بن ...) شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن ابراهیم واسطی حنبلی ، ملقب به عمادالدین . از علمای اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هَ . ق . رجوع به احمد (ابن ابراهیم ...) شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن امیر محمد، ملقب به عمادالدین . پنجمین از آل مظفر. رجوع به عمادالدین مظفری شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) علی بن عبدالملک بن ابی الغنائم بندنیجی ، ملقب به عمادالدین . فقیه و مورخ قرن هفتم هَ . ق . رجوع به علی بندنیجی شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) حسین بن حسون مصری سخاوی ، مکنی به ابوعبداﷲ و ملقب به عمادالدین و مشهور به قوی و سخاوی . رجوع به عمادالدین سخاوی شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) حسین بن محمد فقیه شافعی ، ملقب به عمادالدین . از علمای قرن هشتم هَ . ق . رجوع به حسین (ابن محمد شافعی ) شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن ابراهیم واسطی حنبلی ، ملقب به عمادالدین . از علمای اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هَ . ق . رجوع به احمد (ابن ابراهیم ...) شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن امیر محمد، ملقب به عمادالدین . پنجمین از آل مظفر. رجوع به عمادالدین مظفری شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) علی بن عبدالملک بن ابی الغنائم بندنیجی ، ملقب به عمادالدین . فقیه و مورخ قرن هفتم هَ . ق . رجوع به علی بندنیجی شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) حسین بن حسون مصری سخاوی ، مکنی به ابوعبداﷲ و ملقب به عمادالدین و مشهور به قوی و سخاوی . رجوع به عمادالدین سخاوی شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) حسین بن محمد فقیه شافعی ، ملقب به عمادالدین . از علمای قرن هشتم هَ . ق . رجوع به حسین (ابن محمد شافعی ) شود.