عمادالدین شیرازیلغتنامه دهخداعمادالدین شیرازی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) (میر...). مشهور به عماد شیرازی . رجوع به عماد شیرازی شود.
عمادالدین شیرازیلغتنامه دهخداعمادالدین شیرازی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) متخلص به نسیمی . از شعرای نیمه ٔ اول قرن نهم هَ . ق . رجوع به عمادالدین نسیمی شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن ابراهیم واسطی حنبلی ، ملقب به عمادالدین . از علمای اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هَ . ق . رجوع به احمد (ابن ابراهیم ...) شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن امیر محمد، ملقب به عمادالدین . پنجمین از آل مظفر. رجوع به عمادالدین مظفری شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) علی بن عبدالملک بن ابی الغنائم بندنیجی ، ملقب به عمادالدین . فقیه و مورخ قرن هفتم هَ . ق . رجوع به علی بندنیجی شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) حسین بن حسون مصری سخاوی ، مکنی به ابوعبداﷲ و ملقب به عمادالدین و مشهور به قوی و سخاوی . رجوع به عمادالدین سخاوی شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) حسین بن محمد فقیه شافعی ، ملقب به عمادالدین . از علمای قرن هشتم هَ . ق . رجوع به حسین (ابن محمد شافعی ) شود.
عماد شیرازیلغتنامه دهخداعماد شیرازی . [ ع ِ دِ ] (اِخ ) نام او میر عمادالدین شیرازی بود. وی به خراسان رفته مدح سلطان حیدر فرزند شاه اسماعیل کرد. او را اشعاری است . (از الذریعه ج 9 ص 766 از روز روشن ص 475</
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن ابراهیم واسطی حنبلی ، ملقب به عمادالدین . از علمای اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هَ . ق . رجوع به احمد (ابن ابراهیم ...) شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن امیر محمد، ملقب به عمادالدین . پنجمین از آل مظفر. رجوع به عمادالدین مظفری شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) علی بن عبدالملک بن ابی الغنائم بندنیجی ، ملقب به عمادالدین . فقیه و مورخ قرن هفتم هَ . ق . رجوع به علی بندنیجی شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) حسین بن حسون مصری سخاوی ، مکنی به ابوعبداﷲ و ملقب به عمادالدین و مشهور به قوی و سخاوی . رجوع به عمادالدین سخاوی شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) حسین بن محمد فقیه شافعی ، ملقب به عمادالدین . از علمای قرن هشتم هَ . ق . رجوع به حسین (ابن محمد شافعی ) شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن ابراهیم واسطی حنبلی ، ملقب به عمادالدین . از علمای اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هَ . ق . رجوع به احمد (ابن ابراهیم ...) شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن امیر محمد، ملقب به عمادالدین . پنجمین از آل مظفر. رجوع به عمادالدین مظفری شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) علی بن عبدالملک بن ابی الغنائم بندنیجی ، ملقب به عمادالدین . فقیه و مورخ قرن هفتم هَ . ق . رجوع به علی بندنیجی شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) حسین بن حسون مصری سخاوی ، مکنی به ابوعبداﷲ و ملقب به عمادالدین و مشهور به قوی و سخاوی . رجوع به عمادالدین سخاوی شود.
عمادالدینلغتنامه دهخداعمادالدین . [ ع ِ دُدْ دی ] (اِخ ) حسین بن محمد فقیه شافعی ، ملقب به عمادالدین . از علمای قرن هشتم هَ . ق . رجوع به حسین (ابن محمد شافعی ) شود.