ترجمه مقاله

عمق

'omq

۱. فاصلۀ سطح تا انتهای چیزی؛ ژرفا.
۲. بخش داخلی چیزی؛ گودی.
۳. شدت؛ اندازه: هنوز به عمق عشقش آگاه نشده بود.
۴. (اسم مصدر) [مجاز] معنای ژرف داشتن؛ عمیق بودن.

ته، ژرفا، ژرفنا، غور، کنه، گودی

ژرفا، گود

ترجمه مقاله