عنترلغتنامه دهخداعنتر. [ ع َ ت َ ] (اِخ ) ابن شدادبن عمروبن معاویه ٔ عبسی . رجوع به عنترة (ابن شدادبن ...) شود.
عنترلغتنامه دهخداعنتر. [ ع َ ت َ / ع ُ ت َ / ع ُ ت ُ] (ع اِ) مگس یا خرمگس . (منتهی الارب ) (آنندراج ). خرمگس . (ناظم الاطباء). مگس و گویند مگس ازرق و کبودرنگ ، و یک دانه ٔ آن را عنترة گویند. (از اقرب الموارد). || پستانداری اس
حنثرلغتنامه دهخداحنثر. [ ح َ ث َ ] (ع ص ) حنثری . مرد احمق . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
عنترآبادلغتنامه دهخداعنترآباد. [ ع َ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عقدا بخش اردکان شهرستان یزد. سکنه ٔ آن 106 تن . آب آن قنات و محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
عنترکندیلغتنامه دهخداعنترکندی . [ ع َ ت َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چالدران بخش سیه چشمه ٔ شهرستان ماکو. سکنه ٔ آن 176 تن . آب آن از چشمه و محصول آن غلات است . این ده در دو محل بفاصله ٔ یک کیلومتر قرار دارد و به نام عنترکندی بالا و عنترکندی پایین مشهور است .
عنترةلغتنامه دهخداعنترة. [ ع َ ت َ رَ ] (اِخ ) ابن شدادبن عمروبن معاویةبن قراد عبسی . مشهورترین سواران عرب در جاهلیت بود و از شعرای درجه ٔ اول نیز به شمار می رفت . اصل او از نجد و مادرش زبیبه نام داشت و از اهالی حبشه بود، لذا چهره ٔ عنترة بسیاهی می رفت . وی به عزت نفس ، حلم و بردباری شهرت داشت
عنترآبادلغتنامه دهخداعنترآباد. [ ع َ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان عقدا بخش اردکان شهرستان یزد. سکنه ٔ آن 106 تن . آب آن قنات و محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
عنترکندی کربلائی اسدالغتنامه دهخداعنترکندی کربلائی اسدا. [ ع َ ت َ ک َ ی ِ ک َ ب َ اَ س َ دُل ْ لاه ] (اِخ )نام دیگر ده جبارکندی است . رجوع به جبارکندی شود.
عنترکندیلغتنامه دهخداعنترکندی . [ ع َ ت َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چالدران بخش سیه چشمه ٔ شهرستان ماکو. سکنه ٔ آن 176 تن . آب آن از چشمه و محصول آن غلات است . این ده در دو محل بفاصله ٔ یک کیلومتر قرار دارد و به نام عنترکندی بالا و عنترکندی پایین مشهور است .
عنترةلغتنامه دهخداعنترة. [ ع َ ت َ رَ ] (اِخ ) ابن شدادبن عمروبن معاویةبن قراد عبسی . مشهورترین سواران عرب در جاهلیت بود و از شعرای درجه ٔ اول نیز به شمار می رفت . اصل او از نجد و مادرش زبیبه نام داشت و از اهالی حبشه بود، لذا چهره ٔ عنترة بسیاهی می رفت . وی به عزت نفس ، حلم و بردباری شهرت داشت
