عوادللغتنامه دهخداعوادل . [ ع َ دِ] (اِخ ) عوادل الثغور؛ از بلاد شام ، آن است که در نزدیکی بلاد روم قرار گرفته است ، و «عواصم » آنجاست که پشت حدود و ثغور باشد. و «عوادل » دورتر از عواصم باشد. (از مفاتیح العلوم خوارزمی ). و رجوع به عواصم شود.
عناذانلغتنامه دهخداعناذان . [ ع َ ] (اِخ ) قریه ای است از قرای قنسرین ، از کوره ٔ اُرتیق ، از عواصم . و آن نامی است اعجمی و ریشه ٔ عربی ندارد. (از معجم البلدان ).
حصن سلمانلغتنامه دهخداحصن سلمان . [ ح ِ ن ِ س َ] (اِخ ) از قلعه های قورس از عواصم است . منسوب به سلمان بن ربیعة یا سلمان بن قرات است . (معجم البلدان ).
دانالغتنامه دهخدادانا. (اِخ ) نام دهی دیرینه در نزدیکی حلب به عواصم در دامنه ٔ جبل لبنان و در کران آن صفه ای است بفراخی میدانی و در میانه ٔ آن قبری است و قبه ای اما خداوند آن شناخته نیست . (از معجم البلدان ). و نیز رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.