عیسوی

'isavi

معنی

۱. پیرو حضرت عیسی مسیحی؛ نصرانی.
۲. [قدیمی] مربوط به عیسی.

مترادف

پروتستان، ترسا، صلیبی، کاتولیک، مسیحی، نصارا، نصرانی

جست‌وجوی دقیق

عیسوی

فرهنگ فارسی عمید

۱. پیرو حضرت عیسی مسیحی؛ نصرانی.۲. [قدیمی] مربوط به عیسی.

عیسوی

لغت‌نامه دهخدا

عیسوی . [ س َ وی ی / وی ] (از ع ، ص نسبی ) منسوب به عیسی . عیسائی . عیسی ّ. رجوع به عیسی شود : مرفق دهم به حضرت صاحب قصیده ای خوشتر ز اشک مریمی و باد عیسوی . خاقانی .باد چو باد عیس

عیسوی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

Christian

عیسوی

فرهنگ فارسی معین

(سَ) [ ع . ] (ص نسب .) 1 - منسوب به عیسی (ع ). 2 - مسیحی ، نصرانی ، ترسا. ج . عیسویون ، عیسویین .

عیسوی

فرهنگ مترادف و متضاد

پروتستان، ترسا، صلیبی، کاتولیک، مسیحی، نصارا، نصرانی

جست‌وجوی هم‌آوا

سوپ داغ

hot soup

واژه‌های مصوب فرهنگستان

پلاسمایی متشکل از کوارک و گلوئون و فوتون و نوترینو و برخی ذرات دیگر که در آغاز پیدایش در تعادل گرمایی بوده‌اند

سوپ ژلاتینی

gelatinous soup

واژه‌های مصوب فرهنگستان

محلول آبی نسبتاً غلیظ که حاوی موادی با قابلیت تبدیل به ژلاتین است

بالگرد هجومی

assault helicopter

واژه‌های مصوب فرهنگستان

بالگردی که از آن در جابه‌جایی نیروهای هجومی خودی برای درگیری با نیروهای دشمن و حمله به آنها یا تصرف و حفظ عوارض حساس منطقة عملیات استفاده می‌شود

تعرض جنسی

sexual assault

واژه‌های مصوب فرهنگستان

هر نوع تماس یا رفتار جنسی با کسی بدون رضایت او

ردة هجومی

assault echelon

واژه‌های مصوب فرهنگستان

عنصری از واحدها و نیروهای رزمی و هوایی در عملیات آبخاکی که مأموریت ادارة حملة اولیه بر روی مناطق عملیاتی را بر عهده دارد

جست‌وجوی مشابه

عیسویان

لغت‌نامه دهخدا

عیسویان . [ س َ ] (اِخ ) ج ِ عیسوی . نصاری و پیروان حضرت عیسی . (ناظم الاطباء). ترسایان . مسیحیان .

عیسویت

فرهنگ مترادف و متضاد

ترسایی، مسیحیت، نصرانیت

علی عیسوی

لغت‌نامه دهخدا

علی عیسوی . [ ع َ ی ِ س َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ عیسوی . مکنی به ابوالحسن . او راست : فوائد ابی الحسن ، در حدیث که ابن حجر آن را در «المجمع» یاد کرده است . (از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1294).