غابهفرهنگ فارسی معین(بِ یا بَ) [ ع . غابة ] (اِ.) 1 - زمین پست و هموار 2 - نیزة دراز. 3 - بیشه درختان انبوه و درهم پیچیده . ج . غاب و غابات .
غیوبةلغتنامه دهخداغیوبة. [ غ ُ ب َ ] (ع مص ) درآمدن چیزی در چیزی . (منتهی الارب ). داخل شدن چیزی در چیزی و پوشیده شدن . (از اقرب الموارد).
غیابةلغتنامه دهخداغیابة. [ب َ ] (ع مص ) درآمدن چیزی در چیزی . (منتهی الارب ). فروشدن چیزی در چیزی و ناپدید گردیدن . (از اقرب الموارد). غَیاب . غِیاب . غیبت . غُیوبَت . (اقرب الموارد).
غیابةلغتنامه دهخداغیابة. [ غ َ ب َ ] (ع اِ) تک چاه و وادی . (منتهی الارب ). کنج چاه . (تفسیر کشف الاسرار ج 5 ص 14). تاریکی . (ترجمان علامه ٔ جرجانی تهذیب عادل ) (مهذب الاسماء). ج ، غیابات . (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد). عمق و