غارتگریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی ، حرص، مالپرستی، طمع، شره، آز اشتها نزولخواری، خست غصب، غارت، مصادره▲ گروکشی
غارتگرفرهنگ فارسی معین( ~ . گَ) [ ع - فا. ] (ص فا.) 1 - کسی که مال مردم را به تاراج برد. 2 - راهزن ، دزد.