ترجمه مقاله

غالب

qāleb

۱. غلبه‌کننده؛ چیره‌شونده.
۲. چیره؛ پیروز.
۳. افزون؛ بسیار؛ فراوان.
۴. قسمت بیشتر چیزی.
⟨ غالب آمدن: (مصدر لازم) [قدیمی] = ⟨ غالب شدن
⟨ غالب ‌اوقات: (قید) بیشتر اوقات.
⟨ غالب شدن: (مصدر لازم) غلبه ‌کردن؛ چیره‌ شدن؛ پیروز شدن.

۱. پیروز، پیروزمند، چیره، فاتح، فایق، قاهر، متسلط، مستولی، مسلط، منتصر
۲. بیش ≠ مغلوب

ترجمه مقاله