ترجمه مقاله

غالیدن

qālidan

۱. غلتیدن: ◻︎ روز و شب در نعمتش غالیدن است / پس ز کفران هر نفس نالیدن است (مولوی: لغت‌نامه: غالیدن).
۲. (مصدر متعدی) از یک پهلو به پهلوی دیگر گردانیدن؛ غلتانیدن: ◻︎ آهو مر جفت را بغالد بر خوید / عاشق معشوق را به باغ بغالید (عماره: شاعران بی‌دیوان: ۳۵۶).
۳. (مصدر متعدی) مالیدن.

ترجمه مقاله