لغتنامه دهخدا
غراء. [ غ ِ ] (ع اِ) سریشم ماهی . (منتهی الارب ) (مقدمةالادب ). رجوع به سریشم ماهی شود. سریشم . (دهار) (مهذب الاسماء). غراءالسمک . سریش که از ماهی برآورند، و هرچه چسبنده باشد. (غیاث اللغات ). آنچه از پوست یا آرد ساخته شود و برای چسباندن به کار رود، و گاهی از ماهی گرفته شود. (