غریچیلغتنامه دهخداغریچی . [غ َ ] (اِ) سرمای سخت . (برهان قاطع) (آنندراج ). سرماو غرنیچی به اضافه ٔ نون نیز آمده . (فرهنگ رشیدی ).
چرخاب بتاbeta gyreواژههای مصوب فرهنگستانچرخاب چرخندی یا واچرخندی ناشی از فرارَفت تاوایی پتانسیلی زمینه توسط گردش چرخند حارهّای
دور ایتالیاGiro d'Italia,Tour of Italy, Giroواژههای مصوب فرهنگستاندر دوچرخهسواری، مسابقة مرحلهای سالانه که از سال 1909، به سبک دور فرانسه در ایتالیا برگزار میشود
استخوانآماس سختاکیsclerosing osteitis, Garre disease, condensing osteitis واژههای مصوب فرهنگستاننوعی استخوانآماس مزمن غیرعفونی که در آن قسمتهایی از استخوان ضخیم و متورم میشود
غرچ غرچلغتنامه دهخداغرچ غرچ . [ غ ِ رِ غ ِ رِ ] (اِ صوت ) آواز ساییدن دندان به هم با فشار. رجوع به غِرِچَّه شود.