لغتنامه دهخدا
استغلاظ. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) دانه برآوردن خوشه . (منتهی الارب ). || غلیظ شدن . (منتهی الارب ) (مؤید الفضلاء). سطبر شمردن چیزی را. (منتهی الارب ). ترک گفتن چیزی بسبب غلظت و سطبر شدن . (مؤید الفضلاء). ستبر شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (مجمل اللغة). غلیظ شمردن . (صراح ).