ترجمه مقاله

غم گسار

qamgosār

۱. یار و دوست که همدم و هم‌راز باشد و غم شخص را از بین ببرد؛ غم‌خوار: ◻︎ همه روز اگر غم خوری غم مدار / چو شب غم‌گسارت بُوَد در کنار (سعدی۱: ۱۶۳).
۲. (صفت فاعلی) آنچه غم و غصه را بزداید؛ آنچه اندوه ببرد؛ غم‌زدا: ◻︎ مطرب یاران بگوی این غزل دلپذیر / ساقی مجلس بیار آن قدح غم‌گسار (سعدی۲: ۴۸۴).

ترجمه مقاله