لغتنامه دهخدا
غزق . [ غ َ زَ ] (اِخ ) شهری است (از حدود خراسان ) به براکوه نهاده و با نعمت سخت بسیار، و آن در هندوستان است و از قدیم از هندوستان بوده است ، و اکنون اندر اسلام است ، و سرحدی است میان مسلمانان و کافران ، و جای بازرگانان با خواسته ٔ بسیار. (حدود العالم ). قریه ای است در نواحی