فارادلغتنامه دهخدافاراد. (لاتینی ، اِ) واحد ظرفیت الکتریکی است و مساوی گنجایش جسمی است که چون سطح آن از صفر به یک ولت برسد واحد یک کولن (کولمب ) الکتریسیته باشد. این اصطلاح از زمان مایکل فاراده معمول شده است . (از وبستر). رجوع به فاراده شود.
فاراتلغتنامه دهخدافارات . (ع اِ) ج ِ فارة. موشها : پوشش از جلود کلاب و فارات و خورش از لحوم آن و میته های دیگر. (جهانگشای جوینی ). رجوع به فار و فارة شود.
فارضلغتنامه دهخدافارض . [ رِ ] (اِخ ) نوه ٔ یعقوب پیغامبر است . و داود نبی از نسل این فارض میباشد. رجوع به مجمل التواریخ و القصص چ بهار ص 208 شود.
فارضلغتنامه دهخدافارض . [ رِ ] (اِخ ) ابوعبداﷲ نعیم بن حماد اعور. ساکن مصر بود و چون فرائض و مواریث را خوب میدانست ، فارض خوانده شد. (از سمعانی ).
فارادهلغتنامه دهخدافاراده . [ دِ ] (اِخ ) مایکل . شیمیدان و فیزیکدان انگلیسی . در بیست ودوم سپتامبر 1791م . در نوینگتن بدنیا آمد. پدر و مادرش اهل یورکشایر بودند و چون پدر وی در لندن آهنگری پیشه کرد خانواده ٔ او بدان شهر کوچ کرد. مایکل در چهارده سالگی شاگرد صحاف
ظرفیتلغتنامه دهخداظرفیت . [ ظَ فی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) گنجایش . بارگیر. وُسع. || آب گیر. || استعداد. قوّة.- ظرفیت الکتریکی ؛ مقدار الکتریسیته ای است که باید به یک جسم داد تا سطح آن از صفر به یک وُلت برسد. واحد آن فاراد است . رجوع به فاراد شود.
خازنلغتنامه دهخداخازن . [ زِ ] (ع اِ) وقتی دو صفحه ٔ فلزی A و B بوسیله ٔ عایقی مانند هوا یا غیر آن از یکدیگر جدا شده باشند دستگاه حاصل را یک خازن الکتریکی و یا بطور اختصار خازن می گویند. همچنین سیم مسی یک کابل با روپوش فلزی آ
ذوالکلاع الاصغرلغتنامه دهخداذوالکلاع الاصغر. [ ] (اِخ ) (سمیفع کسمیدع بالفاء) اهمله الجوهری و قال ابن درید فی باب فعیلل بعد ذکر همیسع سمیفع (و قد تضم سینه ) کانه مصغر (و حینئذ یجب کسر الفاء) و هو ذوالکلاع الاصغر (ابن ناکوربن عمروبن یعفر) بن یزیدبن النعمان الحمیری و یزید هذا هو ذوالکلاع الاکبر کما سیأتی
ارثلغتنامه دهخداارث . [ اِ ] (ع مص ) میراث یافتن . (تاج المصادر بیهقی ). میراث بردن : انا نحن نرث الارض و من علیها و الینا یرجعون . (قرآن 40/19). بعضی بطریق ارث دست در شاخی ضعیف زده . (کلیله و دمنه ). || (اِ) آنچه از مال مرده به وارث رسد. مرده ریگ . مردریگ .
فارادهلغتنامه دهخدافاراده . [ دِ ] (اِخ ) مایکل . شیمیدان و فیزیکدان انگلیسی . در بیست ودوم سپتامبر 1791م . در نوینگتن بدنیا آمد. پدر و مادرش اهل یورکشایر بودند و چون پدر وی در لندن آهنگری پیشه کرد خانواده ٔ او بدان شهر کوچ کرد. مایکل در چهارده سالگی شاگرد صحاف