فاضلابفرهنگ فارسی عمید۱. ضایعات جامد یا مایعی که از طریق مجرا از محل خارج میشود.۲. مجرای دفع ضایعات مایع.
فاضلابفرهنگ فارسی معین(ض ) [ ع - فا. ] (اِمر.) 1 - آب اضافه ای که از نهر یا رود به بیرون سرریز می کند. 2 - آب آلوده ای که از حمام ها و توالت ها و... به چاه سرازیر می شود.
فاضلابwastewater, sewageواژههای مصوب فرهنگستانآب و مایعات حاصل از مصارف خانگی یا تجاری یا صنعتی که حاوی مواد آلاینده باشد
انبارۀ فاضلابcesspoolواژههای مصوب فرهنگستانمخزنی سرپوشیده که با اتصالاتِ باز ساخته میشود تا فاضلاب خانگی پس از ورود به آن و هضم شدن و تهنشینی مواد جامد، بهصورت نیمهتصفیهشده وارد خاک اطراف شود
فاضلابروsewerواژههای مصوب فرهنگستانهریک از مجاری بزرگ و لولهها و تونلهای جمعآوری فاضلاب در شهرها
انبارۀ فاضلابcesspoolواژههای مصوب فرهنگستانمخزنی سرپوشیده که با اتصالاتِ باز ساخته میشود تا فاضلاب خانگی پس از ورود به آن و هضم شدن و تهنشینی مواد جامد، بهصورت نیمهتصفیهشده وارد خاک اطراف شود
فاضلاب احیاشدهreclaimed wastewaterواژههای مصوب فرهنگستانفاضلابی که عموماً پس از انجام مراحلی از تصفیه مجدداً مورد استفاده قرار میگیرد
فاضلاب خاکستریgrey water, grey wastewater, sullageواژههای مصوب فرهنگستانفاضلاب عاری از ادرار و مدفوع
تصفیۀ تکمیلی فاضلابadvanced wastewater treatment, advanced waste treatment, advanced treatment, tertiary treatmentواژههای مصوب فرهنگستانهرگونه فرایند تصفیۀ فیزیکی یا شیمیایی یا زیستی که برای انجام تصفیهای بیشتر از تصفیۀ ثانویه به کار میرود
انبارۀ فاضلابcesspoolواژههای مصوب فرهنگستانمخزنی سرپوشیده که با اتصالاتِ باز ساخته میشود تا فاضلاب خانگی پس از ورود به آن و هضم شدن و تهنشینی مواد جامد، بهصورت نیمهتصفیهشده وارد خاک اطراف شود