فرازاییanagenesisواژه‌های مصوب فرهنگستانتکامل گونه‌ای جدید از طریق تغییر وسیع در بسامد ژن، به‌طوری‌که گونة جدید ازطریق انشعاب یک گونة اضافه ایجاد نمی‌شود، بلکه جایگزین گونة قدیمی می‌شود
فرازای فشارpressure altitude 2واژه‌های مصوب فرهنگستانفرازای مربوط به مقدار معینی فشار هوا مطابق با جوّ استاندارد ایکائو
فرازای گذارtransition altitude, TA 2واژه‌های مصوب فرهنگستانارتفاعی که با توجه به فشار هوا در نزدیکی فرودگاه تعیین می‌شود و فرازای واقعی هواگَرد باید به اندازۀ آن یا کمتر از آن باشد
فرازاارتلغتنامه دهخدافرازاارت . [ فْرا / ف َ اُ ] (اِخ ) نام والی پارس در زمان حمله ٔ اسکندر. رجوع به ایران باستان ج 2 ص 1870 شود.
فرازانیدنلغتنامه دهخدافرازانیدن . [ ف َ دَ ](مص ) فراختن آتش . (یادداشت بخط مؤلف ) : بگوی تا بفروزند و برفرازانندبدو بسوزان دی را صحیفه ٔ اعمال . منجیک ترمذی .رجوع به فراختن و فراز شود. || بالا بردن . رجوع به فرازیدن شود.
فرازانیدنفرهنگ فارسی عمید۱. افراختن؛ بالا بردن.۲. روشن کردن آتش؛ شعله‌ور ساختن: ◻︎ بگوی تا بفروزند و برفرازانند / بدو بسوزان دی را صحیفهٴ اعمال (منجیک: شاعران بی‌دیوان: ۲۴۰).
پیمایش فرازیافتیaltimetric traverseواژه‌های مصوب فرهنگستانپیمایشی که در آن، معمولاً با یک فرازیاب، ارتفاع نقاط با اندازه‌گیری فشار هوا و تبدیل آن به فرازا به دست می‌آید
ارتفاعدیکشنری عربی به فارسیفرازا , بلندي , ارتفاع , فراز , منتها درجه , مقام رفيع , منزلت , جاي بلند وبرامدگي , ترفيع , رفعت , جاي مرتفع , اسمان , عرش , تکبر , دربحبوحه , ارتفاعات , عظمت , بالا بردن , ترقي دادن , اضافه حقوق , برخاستن , ترقي کردن , ترقي خيز
فرازاارتلغتنامه دهخدافرازاارت . [ فْرا / ف َ اُ ] (اِخ ) نام والی پارس در زمان حمله ٔ اسکندر. رجوع به ایران باستان ج 2 ص 1870 شود.
فرازانیدنلغتنامه دهخدافرازانیدن . [ ف َ دَ ](مص ) فراختن آتش . (یادداشت بخط مؤلف ) : بگوی تا بفروزند و برفرازانندبدو بسوزان دی را صحیفه ٔ اعمال . منجیک ترمذی .رجوع به فراختن و فراز شود. || بالا بردن . رجوع به فرازیدن شود.
فرازانیدنفرهنگ فارسی عمید۱. افراختن؛ بالا بردن.۲. روشن کردن آتش؛ شعله‌ور ساختن: ◻︎ بگوی تا بفروزند و برفرازانند / بدو بسوزان دی را صحیفهٴ اعمال (منجیک: شاعران بی‌دیوان: ۲۴۰).
خط هم‌دِگرفرازاisallohypseواژه‌های مصوب فرهنگستانخطی با تغییر ارتفاع یکسان بر روی سطح فشارثابت در بازۀ زمانی معین متـ . هم‌دِگرفرازا
باد هم‌دِگرفرازاisallohypsic windواژه‌های مصوب فرهنگستانبادی که سرعت آن حاصل موازنۀ دقیق نیروی کوریولیس و باد زمین‌گَرد با شتاب محلی در سطحی فشارثابت است
