لغتنامه دهخدا
فراسة. [ ف ِ س َ ] (ع اِمص ) اسم است تفرس را، و آن استدلال به امور آشکار است بر امور پنهانی . (اقرب الموارد). دانایی به نشان و نظر. اسم است تفرس را و منه الحدیث : اتقوا فراسة المؤمن . (منتهی الارب ). علمی که به وسیله ٔ آن از خلقت مردم پی به اخلاق برند. (یادداشت به خط مؤلف )