ترجمه مقاله

فرغند

farqand

۱. پلید.
۲. گندیده؛ بدبو.
۳. (اسم) (زیست‌شناسی) = عشقه: ◻︎ ایا سروبن در تک‌وپوی آنم / که فرغند‌آسا بپیچم به ‌تو بر (رودکی: ۵۰۰).

ترجمه مقاله