اميردیکشنری عربی به فارسیشاهزاده , وليعهد , فرمانرواي مطلق , شاهزاده بودن , مثل شاهزاده رفتار کردن , سروري کردن
monarchدیکشنری انگلیسی به فارسیپادشاه، سلطان، شهریار، فرمانروای مطلق، مرد کلاهدار، خدیو، خسرو، فرمانده
ترکاتوسلغتنامه دهخداترکاتوس . [ ت ُ ] (اِخ ) مانلیوس ... در سال 353 ق . م . فرمانروای مطلق روم بود و بسال 349 ق . م . سه بار به سمت کنسولی رسید و در سال 340 ق . م . بر لاتینی ها پیروز گشت .