فرمولرفرهنگ فارسی عمید۱. مجموعۀ فرمولها.۲. مجموعۀ دستورها برای ترکیب کردن یا ساختن داروها.۳. نمایندۀ فرمول.
فرمولرواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) دیسولنامه. از ریشۀ "دیسول" از "دیس" (فرم، شکل، چون تندیس، مَهدیس) و پسوندِ "اول، اوله، آله" (چون پنجول، زنگوله، بزغاله) رویهم به چَمِ "دیسۀ کوچک، شکلِ کوچک".