فرودگاهلغتنامه دهخدافرودگاه . [ ف ُ ] (اِ مرکب ) منزل . (یادداشت بخط مؤلف ). محل فرودآمدن . (آنندراج ). || لشکرگاه و معسکر. (ناظم الاطباء). || نشیمنگاه هواپیما. مهبط. (یادداشت بخط مؤلف ). جایی که هواپیماها در آن فرودآیند و مسافران خود را سوار یا پیاده کنند. مَطار. رجوع به فرودآمدنگاه شود.
فرودگاهفرهنگ فارسی عمید۱. جای فرود آمدن؛ محل پایین آمدن.۲. میدان وسیع دارای باند آشیانه، و دستگاههای دیگر برای فرود آمدن یا پرواز کردن هواپیما.
پیکربندی فرودگاهairport configurationواژههای مصوب فرهنگستانوضعیت قرار گرفتن سازندهای فرودگاه مانند باند و خزشراه و پیشگاه و پایانه نسبت به یکدیگر
فرودگاهگَردیaerotourismواژههای مصوب فرهنگستاننوعی گردشگری تجربی که در آن گردشگر فقط به بازدید فرودگاه مقصد میپردازد
پیشبینی فرودگاهairport forecast, aerodrome forecastواژههای مصوب فرهنگستانپیشبینی هواشناختی هواپیمایی برای فرودگاهی معین
پیکربندی فرودگاهairport configurationواژههای مصوب فرهنگستانوضعیت قرار گرفتن سازندهای فرودگاه مانند باند و خزشراه و پیشگاه و پایانه نسبت به یکدیگر
منطقۀ تقربapproach areaواژههای مصوب فرهنگستانمنطقۀ هوایی مشخصی بر فراز فرودگاه که تحت نظارت واحد تقرب فرودگاه است
پیشبینی فرودگاهairport forecast, aerodrome forecastواژههای مصوب فرهنگستانپیشبینی هواشناختی هواپیمایی برای فرودگاهی معین
پیکربندی فرودگاهairport configurationواژههای مصوب فرهنگستانوضعیت قرار گرفتن سازندهای فرودگاه مانند باند و خزشراه و پیشگاه و پایانه نسبت به یکدیگر
راهنمای مسیر و فرودگاهroute and airport manual, route guide, airway manual, route and aerodrome manualواژههای مصوب فرهنگستانکتابچۀ راهنمای مستقل یا بخشی از راهنمای عملیات پرواز مورد تأیید هواپیمایی کشوری که برای انجام صحیح عملیات پرواز الزامی است؛ این راهنما شامل بخشهایی از مسیر و اطلاعات مربوط به امکانات ارتباطی و کمکناوبریها و فرودگاهها و تقرب با دستگاه و طرح ورود و خروج با دستگاههای مرتبط با عملیات و دیگر اطلاعات
سامانۀ ایمنی منطقۀ حرکت فرودگاهairport movement-area safety system, Amassواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای که به کمک نرمافزار پیشبینیکننده با ایجاد ارتباط بین رادارهای آسماننگر و سطحنگر خطر برخوردهای احتمالی را بر سطح باند و خزشراه و پیشگاه هشدار میدهد