فروردگانلغتنامه دهخدافروردگان . [ ف َرْ وَ دَ ] (اِ مرکب ) (از: فرورد + گان پسوند نسبت ) در پهلوی فرورتیکان . فروردگان به دو جشن اطلاق شده است : یکی جشنی است که در پنج روز آخرسال (یا ده روز با احتساب پنج روز اضافی ) به یاد فروردها یا فروهران ، درگذشتگان برپا میکردند و آن را به همین مناسبت فروردگا
فروردگانفرهنگ فارسی عمید۱. جشنی که در قدیم ایرانیان در پنج روز آخر سال یا پنج روز اول سال برپا میکردند.۲. جشنی که روز نوزدهم فروردین یا فروردینروز میگرفتهاند: ◻︎ نه نوری ببیند و نه مهرگان / نه جشن و نه رامش نه فروردگان (زراتشتبهرام: مجمعالفرس: فروردگان).
فروردگانفرهنگ فارسی معین(فَ وَ رْ دْ) (اِمر.) = فروردیان : جشنی بوده که ایرانیان به مدت ده شب و روز یعنی پنج روز آخر سال ، پنج روزِ پنجة دزدیده یا خمسة مستسرقه به یاد فروهر در گذشتگان برپا می کردند.
فروردیانلغتنامه دهخدافروردیان . [ ف َرْ وَ دَ ] (اِ مرکب ) به معنی فروردگان است که پنج روز آخر سال فارسیان باشد و آن را خمسه ٔ مسترقه میگویند. (برهان ). جشن فروردیان جشن فرودها. (فروهران ) است که هنگام فرودآمدن فروهران بزمین محسوب میشود و آن ده روز است از اشتادروز تا انیران روز از اسفندماه و پنج
فروگردانdown-converter, down translatorواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای که بسامدی را به بسامد پایینتر تبدیل میکند
جشن فروردگانلغتنامه دهخداجشن فروردگان . [ ج َ ن ِ ف َ وَ دَ / دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به فروردگان در همین لغت نامه شود.
فراگردانup-converter, up-translatorواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای که بسامدی را به بسامد بالاتر تبدیل میکند
جشن فروردگانلغتنامه دهخداجشن فروردگان . [ ج َ ن ِ ف َ وَ دَ / دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به فروردگان در همین لغت نامه شود.
جشن فروردگانلغتنامه دهخداجشن فروردگان . [ ج َ ن ِ ف َ وَ دَ / دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به فروردگان در همین لغت نامه شود.