افزارلغتنامه دهخداافزار. [ اَ ] (اِ) کفش و پای افزار. (از آنندراج ) (برهان ) (هفت قلزم ). کفش . (از ناظم الاطباء). بمعنی کفش که پای افزار گویند. (جهانگیری ) : همو کلاه سری میدهد به تاجوران که از کلاه سلاطین به پایش افزار است . دهلوی .<b