لغتنامه دهخدا
فقه . [ ف ِق ْه ْ ] (ع مص ) فهمیدن چیزی را و دانستن . (منتهی الارب ). دریافتن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل بن علی ). || (اِمص ) زیرکی . || (اصطلاح شرع ) دانش دریافت چیزی و اکثر بر علم دین استعمال کنند بسبب شرف و بزرگی آن . (منتهی الارب ). لغتی است که عبارت از فهم غرض م