فلدسپاتلغتنامه دهخدافلدسپات . [ ف ِ دِ ] (فرانسوی ، اِ) نام عام گروهی از سنگهای آذرین که بسیار فراوانند و جزو عنصر اصلی سنگهای آذرین اعم از اسیدی یا قلیائی و یا خنثی هستند، منتهی نسبت به سنگهای مختلف ترکیب فلدسپاتها فرق میکند... اگر فلدسپاتها دارای پتاسیم باشند در سیستم منوکلینیک متبلور می شوند
فلدسپاتفرهنگ فارسی عمیدکانی بلوری شبیه کوارتز به رنگ سرخ، زرد، یا سفید که تحتتٲثیر آب باران تجزیه شده و تشکیل کائولن یا خاک چینی میدهد.
فلدسپاتفرهنگ فارسی معین(فِ دِ سْ) [ فر. ] (اِ.) نام گروهی از سنگ های آذرین که بسیار فراوانند و جزو عنصر اصلی سنگ های آذرین اعم از اسید قلیایی یا خنثی هستند.
حجرالقمرفرهنگ فارسی عمیدنوعی فلدسپات که در جواهرسازی به کار میرود و در طب قدیم برای معالجۀ بعضی بیماریها به کار میرفته.
سیلیکاتفرهنگ فارسی عمیدهریک از ترکیبات سیلیسیم و اکسیژن با یک عنصر فلزی که در طبیعت به وفور در کوراتز، فلدسپات، میکا، زمرد، طلق، پنبۀ کوهی و مانند آنها یافت میشوند.
دیوریتلغتنامه دهخدادیوریت . [ ی ُ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی سنگ آذرین دانه درشت که اساساً مرکب از فلدسپات کجشکافت و «هورنبلند» بضمیمه ٔ اوژیت می باشد. (دائرة المعارف فارسی ).
دیابازلغتنامه دهخدادیاباز. (فرانسوی ، اِ) سنگ آذرین بازی (یعنی سنگ آذرینی که درصد سیلیس آن نسبتةً کم است ) که معمولاً در رگه ها و ورقه های نفوذی یافت میشود و اساساً مرکب از فلدسپات کجشکافت و اوژیت و مقدار کمی ماینتیت و آپاتیت می باشد. اصطلاح دیاباز در 1807 م .
سنگفرهنگ فارسی عمید۱. (زمینشناسی) مادۀ سفتوسخت که جزء ساختمان پوستۀ جامد زمین است و اغلب دارای مواد و عناصر معدنی است.۲. قطعۀ سنگ یا فلز به مقدار معین که با آن چیزی را در ترازو وزن کنند؛ سنگ ترازو؛ سنجه.۳. [قدیمی] مقیاسی برای اندازهگیری آب جاری، معادل حجم آبی که در ثانیه از قنات یا رودخانه جاری شود و مق