پهلوان محمودلغتنامه دهخداپهلوان محمود. [ پ َ ل َ م َ ] (اِخ ) فهّاد. رجوع به محمود فهاد در حبیب السیر چ خیام (ج 3 ص 375) شود.
یوزوانلغتنامه دهخدایوزوان . [ یوزْ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) یوزبان . یوزدار. فهاد. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به یوزبان شود.
یوزبانلغتنامه دهخدایوزبان . (ص مرکب ، اِ مرکب ) (از: یوز + بان ، پسوند) کسی که محافظت می کندیوزهای شکاری را. (از ناظم الاطباء). فهاد. (دهار). فهاد. یوزبنده . یوزوان . (یادداشت مؤلف ) : برفتند با یوزبانان و فهدگرازان و تازان سوی رود شهد. فرد
یوزدارلغتنامه دهخدایوزدار. (نف مرکب ) یوزبان . (ناظم الاطباء). یوزبان . فهاد. (یادداشت مؤلف ) : وز آن پس برفتند سیصد سوارپس بازداران همه یوزدار. فردوسی .و رجوع به یوزبان شود.
یوزبندهلغتنامه دهخدایوزبنده . [ب َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) بنده ٔ یوز. آنکه نگاهبان یوزهای شکاری است . (از ناظم الاطباء). فهاد. (منتهی الارب ). یوزبان . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به یوزبان شود.