فَاحِشَةٍفرهنگ واژگان قرآنکارزشت - زنا - گناه کبيره ("فاحشة" به معناي هر عملي است که متضمن فحش يعني زشتي باشد ، ولي بيشتر در زنا استعمال ميشود ، پس مراد از ظلم ، ساير گناهان کبيره و صغيره است ، و ممکن هم است فاحشه را به معناي گناهان کبيره بگيريم ، و ظلم را به معناي گناهان صغيره بدانيم)
فاحشةلغتنامه دهخدافاحشة. [ ح ِ ش َ ] (ع ص ) زن زناکار و رسوا و بدکردار. روسپی . هریوه . (ناظم الاطباء). جنده : یله کی کردی هر فاحشه را جاهل گرنه از بیم حد و کشتن و دارستی ؟ ناصرخسرو.شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی هر لحظه به دام دگر
فاحشهفرهنگ فارسی عمید۱. زن بدکار.۲. (صفت) [قدیمی] بسیارزشت و آشکار: امور فاحشه.٣. (اسم) [قدیمی] گناه بسیارزشت.
prostituteدیکشنری انگلیسی به فارسیفاحشه، فاجره، پارگی، فاحشه بازی کردن، فاحشه شدن، برای پول خود را پست کردن، خود فروش
prostitutesدیکشنری انگلیسی به فارسیزنان خیابانی، فاحشه، فاجره، پارگی، فاحشه بازی کردن، فاحشه شدن، برای پول خود را پست کردن
يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍفرهنگ واژگان قرآنکه آن زنان مرتکب زنا شوند (فاحشه :طبق روايات وارده از ائمه اهل بيت (عليهمالسلام) گناهي ظاهر و فاش از قبيل زنا و يا ناسزا و يا اذيت اهل خانه)