۱. مقدار؛ اندازه.
۲. نیمهای از کمان مابین قبضه و گوشۀ آن.
〈 قاب قوسین: [قدیمی]
۱. مقدار دو کمان.
۲. [مجاز] قرب الهی؛ نزدیکی به خداوند: ◻︎ به قاب قوسین آن را بَرَد خدای که او / سبک شمارد در چشم خویش وحشت غار (ابوحنیفه: شاعران بیدیوان: ۵۸۸).
۱. چارچوب، چهارچوب، کادر
۲. دوری، سینی، طبق
۳. قاپ، کعب
۴. جلد، غلاف، محفظه
۵. اندازه، مقدار
چارچوب