لغتنامه دهخدا
تیرگردانی . [ گ َ ] (حامص مرکب ) آن است که چون چیزی گم شود اسامی حاضران بر دور پیاله نویسند و تیری در آن گذاشته افسون خوانند، تیر خود بخود به حرکت آمده بر نام دزد ایستد. (از غیاث اللغات ) (از آنندراج ). و این تیرها را در تازی اقداح خوانند و قدح با «قاف » و «دال » و «حای » مهم