قراتمغالغتنامه دهخداقراتمغا. [ ق َ ت َ ] (ترکی ، اِ مرکب ) تمغای سیاه . مهرخان که بامرکب سیاه به پای فرامین و احکام مینهادند. مهر مخصوصی بوده است : چهار امیر را... معین فرموده و هر یک را قراتمغائی علیحده داده تا چون یرلیغ را تمغا زنندبر ظهر آن نهند. (تاریخ غازان چ انگلستان ص <span class="hl" dir
قراتمغافرهنگ فارسی عمیدمُهر و اثر مُهری که پادشاهان مغول و ایلخانان با مرکب سیاه روی فرمانها میزدند.