لغتنامه دهخدا
قراع . [ ق َرْ را ] (ع اِ) مرغی است که چوب سخت رابمنقار خود کنده جای گیرد در وی . ج ، قراعات . (منتهی الأرب ) (ناظم الاطباء). طائری است که عودالصلیب را بمنقار خود به آشیان برد. (فهرست مخزن الادویه ). || (ص ) صلب و سخت از هر چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تأنیث آن قرا