بدهکار، مدیون، مقروض، وامدار ≠ بستانکار
indebtedness
وامدارشدن، بدهکار شدن، قرضدار شدن ≠ بستانکار کردن
وامدار کردن، بدهکار کردن، قرضدار کردن ≠ بستانکار کردن
بدهکار، قرضدار، وامدار، وامی ≠ بستانکار، طلبکار
غارم، قرضدار، مدیون، مقروض، وامدار ≠ بستانکار، طلبکار
۱. بدهکار، غارم، قرضدار، وامدار ≠ داین ۲. مرهون ۳. مشغولالذمه