بورانburan, purga, burgaواژههای مصوب فرهنگستانباد قوی شمالشرقی در روسیه و آسیای مرکزی متـ . سپیدبوران white buran
قره بورونلغتنامه دهخداقره بورون . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان اهر واقع در 8 هزارگزی خاور اهر و 500 گزی شوسه ٔ اهر به خیاو. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل مایل به گرمی مالاریائی است . سکنه ٔ آن <spa
خدمات پذیرایی برونکارگاهیoff-premises catering service, outside cateringواژههای مصوب فرهنگستاننوعی پذیرایی که در آن تدارکگر تمام عملیات و خدمات اجرایی مانند تهیۀ غذا و نوشیدنی و پذیرایی و احتمالاً چیدمان و تزیینات و سرگرمی و نظایر آن را در مکانی خارج از محل کار انجام میدهد
بیورانلغتنامه دهخدابیوران . [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوهپایه ٔ بخش نوبران شهرستان ساوه و 1457 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).