قرچهفرهنگ فارسی معین(قَ رَ چَ) (اِ.) یکی از نغمات فرعی ایران که توسط آن می توان از سه گاه وارد شور شد.
کره کرهلغتنامه دهخداکره کره . [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش شاهین دژ شهرستان مراغه . کوهستانی و معتدل است و 90 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
کره کرهلغتنامه دهخداکره کره . [ ک َ رَ ک َ رَ ] (اِخ ) امیرآباد. دهی است از توابع تنکابن مازندران . (سفرنامه ٔ مازندران رابینو ص 106 و ترجمه ٔ آن ص 144).
دندان قرچهلغتنامه دهخدادندان قرچه . [ دَ ق ِ رِچ ْ چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب ) دندان غرچه . ساییدن دندانها با صدای چندش آور به یکدیگر (بیشتر در خواب و گاه در بیداری ) بر اثر حمله ٔ مرضی یا بودن طفیلی و انگل در بدن .(از فرهنگ لغات عامیانه ). رجوع به دندان غرچه شود.
دندان قرچهلغتنامه دهخدادندان قرچه . [ دَ ق ِ رِچ ْ چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب ) دندان غرچه . ساییدن دندانها با صدای چندش آور به یکدیگر (بیشتر در خواب و گاه در بیداری ) بر اثر حمله ٔ مرضی یا بودن طفیلی و انگل در بدن .(از فرهنگ لغات عامیانه ). رجوع به دندان غرچه شود.