ترجمه مقاله

قلب کار

qalbkār

۱. کسی که سیم و زر ناسره به کار ببرد: ◻︎ خاقانیا به بغداد اهل وفا چه جویی / کز شهر قلب‌کاران این کیمیا نخیزد (خاقانی: ۸۵۱).
۲. کسی که پول قلب سکه بزند.

ترجمه مقاله