لغتنامه دهخدا
اصطهبانان . [ اِ طَ ] (اِخ ) (قلعه ٔ...)حمداﷲ مستوفی ذیل خطه ٔ شبانکاره آرد: شهرکی پردرخت است ، هوایی معتدل دارد و درو از همه نوع میوه بود و آب روان بسیار دارد و در آن حدود قلعه ای محکم است ، بوقت نزاع سلاجقه با شبانکاریان اتابک چاولی آنرا خراب کرد و بعد از آن معمور کردند. (ا